پيام
+
اندرحکايات ادارت دولتي ايران : پنج آدمخوار به عنوان برنامه نويس در يك شركت كامپيوتري استخدام شدند. هنگام مراسم خوشامدگويي رئيس شركت مي گويد: "شما همه جزو تيم ما هستيد. شما اينجا مي توانيد حقوق خوبي بگيريد و مي توانيد به غذاخوري شركت رفته و هر مقدار غذا كه دوست داريد بخوريد. بنابراين فكر كاركنان ديگر را از سر خود بيرون كنيد." آدمخوارها قول مي دهند كه با كاركنان شركت كاري نداشته باشند.

هما بانو
92/9/21
آقاشير
چهار هفته بعد رئيس شركت به آنها سر مي زند و مي گويد: "شما خيلي سخت كار مي كنيد و من از همه شما راضي هستم. يكي از آبدارچي هاي شرکت ما ناپديد شده است. كسي از شما مي داند كه چه اتفاقي براي او افتاده است؟" آدمخوارها اظهار بي اطلاعي مي كنند. بعد از اينكه رئيس شركت مي رود، رهبر آدمخوارها از بقيه مي پرسد:
آقاشير
"كدوم يك از شما نادونا اون آبدارچي را خورده؟"يكي از آدمخوارها با ترديد دستش را بالا مي آورد. رهبر آدمخوارها مي گويد: "اي احمق! طي اين چهار هفته ما رهبران، مديران و مديران پروژه ها را خورديم و هيچ كس چيزي نفهميد و حالا تو اون آبدارچي را خوردي و رئيس متوجه شد. پس از اين به بعد لطفاً افرادي را كه كار مي كنند نخوريد."
ياسيدالکريم
:)
آقاشير
کارمندان عزيز توجه داشته باشيد لطفا :)
..: *شيرازي*:..
:)