درباره وبلاگ ![]() آرشیو وبلاگ
لینک های ویژه لوگو ![]() آمار وبلاگ
آقاشیر صلوات صلوات صلوات علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم پنج شنبه 87 اردیبهشت 19 :: 8:0 عصر :: نویسنده : آقاشیر
گفتم در روایت دارد سلیمان تا اس ملک الموت را شنید لرزید و وحشت کرد ، گفتم مگر می شود کسی نترسد در روایت رسیده کسیکه اسم مرگش را شنید و نتها نترسید بلکه شاد هم شد آن بی بی عالم هجده ساله رسول خدا (ص) زهرای عزیز است چه مقام یقینی و چه دل پاکی . هنگامیکه پیغمبر می خواهد بمیرد زهرا گریه میکند صورت روی پاهای پیغمبر گزاشته می نالد ، پیغمبر او را صدا زد نزدیک بیا قطیفه را بر سرش کشید چیزی در گوشش فرمود ، فاطمه با خوشحالی برخواست . بعداً عایشه از او پرسید آن روز پیغمبر (ص) چه در گوشت فرمود که گریان بودی شاد شدی گفت پدرم بشارت داد فرمود بعد از من خیلی در دنیا نمی مانی اول کسی هستی از اهل بیت من که به من ملحق می شوی . برگرفته از کتاب متن کامل ایمان اثر آیت الله دستغیب موضوع مطلب : |
||